زندگینامه آزاده و جانباز جواد جهانی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
جواد جهانی فرزند فضل الله، در سال 1346 در خانوادهای متدین، مذهبی و اصیل در شهرستان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی ( ششم بهمن سابق ) به پایان رسانید. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح و دوره متوسطه را تا سال سوم در مدرسه شهید بهشتی و سال چهارم را پس از آزادی از اسارت در مدرسه ایثارگران شهید سرافراز پشت سر گذاشت. در ادامه تحصیل به دانشگاه پیام نور سیرجان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
جواد جهانی فرزند فضل الله، در سال 1346 در خانوادهای متدین، مذهبی و اصیل در شهرستان نیریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی ( ششم بهمن سابق ) به پایان رسانید. دوره راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح و دوره متوسطه را تا سال سوم در مدرسه شهید بهشتی و سال چهارم را پس از آزادی از اسارت در مدرسه ایثارگران شهید سرافراز پشت سر گذاشت. در ادامه تحصیل به دانشگاه پیام نور سیرجان...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید اسماعیل ازادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اسماعیل ازادی »
از اسماعیل مینویسیم. از او که قربانی راه خدا بود و آزادی از زندان تن را در پرواز به سوی معبود میدانست. از او که سال 1352 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینای آباده طشک گذراند. بعد از اتمام تحصیلات راهنمائی راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. اسماعیل علاقه وافری به امام و انقلاب اسلامی داشت و تمام افکارش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید اسماعیل ازادی »
از اسماعیل مینویسیم. از او که قربانی راه خدا بود و آزادی از زندان تن را در پرواز به سوی معبود میدانست. از او که سال 1352 در خانوادهای متدین و مذهبی در آباده طشک دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه هجرت و دوره راهنمائی را در مدرسه ابنسینای آباده طشک گذراند. بعد از اتمام تحصیلات راهنمائی راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. اسماعیل علاقه وافری به امام و انقلاب اسلامی داشت و تمام افکارش...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمیاندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمیداد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمیاندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمیداد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیدهاند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صافدل بهراحتی دیده و عاشقانه بهسوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نیریز به نام مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیدهاند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صافدل بهراحتی دیده و عاشقانه بهسوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نیریز به نام مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد علی اشتیاقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید غلامرضا اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد غلامرضا اکبري »
حدیث دلدادگی و قصه عاشقی مردانی که در میدان نبرد سر را به خدا سپرده و از خاک گلگون ایران سجادهای به پهنای دشتهای کربلای دفاع مقدس برای خود پهن کرده باید گفت و نوشت. از معلم شهید غلامرضا اکبری که در سال 1339 درخانوادهای متدین و دوستدار اهل بیت(ع) در نیریز پا به عرصه وجود گذاشت. از او که دارای هوشی سرشار و کنجکاو بود. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه فرهمندی و دوره راهنمائی را در مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد غلامرضا اکبري »
حدیث دلدادگی و قصه عاشقی مردانی که در میدان نبرد سر را به خدا سپرده و از خاک گلگون ایران سجادهای به پهنای دشتهای کربلای دفاع مقدس برای خود پهن کرده باید گفت و نوشت. از معلم شهید غلامرضا اکبری که در سال 1339 درخانوادهای متدین و دوستدار اهل بیت(ع) در نیریز پا به عرصه وجود گذاشت. از او که دارای هوشی سرشار و کنجکاو بود. تحصیلات ابتدائی را در مدرسه فرهمندی و دوره راهنمائی را در مدرسه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد حیدری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد حيدري »
بر بالای هر صخرهای که بایستی و کنار هرچشمهای بنشینی، حضورش را در آن میان احساس خواهی کرد. گویی گذشت زمان هم نمیتواند یاد و خاطره شیریناش را از یادها ببرد. گندمزارهای طلایی روستای غوری از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز در خرداد ماه سال 1341 شاهد شکفته شدن غنچه وجود احمد حیدری در میان خانوادهای متدین و دامدار بودند. گذشت روزها یکی پس از دیگری اورا برومند و راهی دبستان نمود. دوره ابتدائی را در دبستان ادب روستای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد حيدري »
بر بالای هر صخرهای که بایستی و کنار هرچشمهای بنشینی، حضورش را در آن میان احساس خواهی کرد. گویی گذشت زمان هم نمیتواند یاد و خاطره شیریناش را از یادها ببرد. گندمزارهای طلایی روستای غوری از توابع بخش پشتکوه شهرستان نیریز در خرداد ماه سال 1341 شاهد شکفته شدن غنچه وجود احمد حیدری در میان خانوادهای متدین و دامدار بودند. گذشت روزها یکی پس از دیگری اورا برومند و راهی دبستان نمود. دوره ابتدائی را در دبستان ادب روستای...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ایرج نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفتساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ایرج، در سحرگاه ۱۳۴۷/۱/۲۰ در روستای کوشکک نیریز، میان خانوادهای متدین چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون گرم خانواده گذراند و با مسائل و احکام دینی آشنا شد. هفتساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در مدرسه شهاب با موفقیت پشت سر گذاشت و راهنمایی را در مدرسه ارشد کوشکک با موفقیت به پایان برد. نبودن دبیرستان در روستا و وابستگی عاطفی شدید وی به خانواده باعث شد تا ترک تحصیل کند...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا محمدعلی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...